چترهای بسته
خبر بارانم بده…
Black Green Blue Red Gold
  • Home Pageخانه
  • ارتباط با مدیر وبلاگ
  • عطیه نامه

Archive for اسفند, ۱۳۹۲

داغ تو را از همه داراترم

آزاد نویس ها ۰ Comment »

همیشه شعرهای خواستنی‌ام، عاشقانه‌های بسوزان و بزن و خراب کن بودند. هرچه جگرسوزتر خواستنی‌تر. خرابم می کردند.

من بیشتر برای شعرهایی که خوانده‌ام گریه کرده‌ام تا فیلم‌هایی که دیده‌ام. نمی‌دانم شاید این به ذهن برمی‌گردد که شعر را با تصویر خودم کارگردانی می‌کنم.

گاهی هم آواز می‌شدند و می‌چسبیدند به دهانم و من روزها زمزمه‌شان می‌کردم

 

 

 

4

اسفند ۲۷م, ۱۳۹۲  



آواز

آزاد نویس ها ۰ Comment »

صدایم را جمع می‌کنم توی گلویم. دل می‌دهم به یکی از شعرهایی که از حفظم و حالا صدایم را رها می‌کنم

و آواز من آغاز می‌شود.

بی محلی می‌کند به تمام تصنیف‌ها و آهنگ‌ها

خودش ناله سر می‌دهد…

شااااااه نشیـــــــــن چشم مــــــن تکیه گه خیاااااااااال توووست

جااااااای دعااااالست شاااه مـــــن، بی تو مبااااااااد جای توووووو

 

پی‌نوشت: تنهایی من این‌گونه می‌گذرد

۲

اسفند ۲۶م, ۱۳۹۲  



تغییر

آزاد نویس ها ۱ Comment »

دارم ذهنم را جارو می‌کنم. گردو خاک کرده‌ام و خانه تکانی راه انداخته‌ام. خودم را انداخته‌ام توی هچل. باید تمام آنچه که بیرون ریخته‌ام را دوباره بچینم. شاید جور دیگری. چند وقت پیش که توی خانه پدری دوباره کمد قدیمی‌ام را وارسی می‌کردم دفتر خاطرات شخصی‌ام را پیدا کردم. دلم هرری ریخت. ده سال گذشته از سیزده سالگی! ذهنم را بیرون ریخته‌ام . باید غبارشان را بگیرم و دور ریختنی‌ها را دور بریزم. باید مواظب شکستنی‌ها باشم. ذهنم را ریخته‌ام بیرون اما انگار حسش نیست که جمعش کنم. همیشه همین بودم. وقتی کمدم را بیرون می‌ریختم صدای اهل خانه را در می‌آوردم تا همه چیز را دوباره سرجایش بگذارم. وقتی هم می‌گذاشتم دوباره هوس بازی کردن به سرم می زد و دوباره همه چیز بهم می‌ریخت. به قول همسر زمان بی رحمانه می‌گذرد، اما نمی‌دانم چرا ذهنم ایستاده و جم نمی‌خورد. انگار در گوشه‌ای نشسته و تکان نمی‌خورد.

ذهنم شلوغ است. مدام خودم را نقد و سرزنش می‌کنم. کم طاقتم. یک‌هو گریه‌ام می‌گیرد. آن وقت باید به خودم زحمت دلداری هم بدهم. ذهنم را ریخته‌ام بهم. باید آدم بهتری شوم. آدم کم دردسر.

من همیشه پردردسر بودم. این دردسر انگار چسبیده است به گوشه اسمم. همه آدمهایی که زمانی را با من سر کرده‌اند چندباری این اسم را رویم گذاشته‌اند.

باید ذهنم را جمع و جور کنم باید آدم بهتری شوم. حتی شاید لازم باشد خودم را دور بریزم و خود دیگری بسازم. اما من همیشه این‌ آخری را گند زده‌ام. هربار خواسته‌ام عوض شوم بدتر خراب کرده‌ام.

حتی نمی‌دانم که باید عوض شوم یا نه؟

باید خودم را جمع جور کنم. یک چیزهایی باید دورن من تغییر کند. باید آدم بهتری شوم.

۲

اسفند ۲۱م, ۱۳۹۲  



دلیل

آزاد نویس ها ۰ Comment »

می‌خندم که بخندی

همین

۱

اسفند ۲۰م, ۱۳۹۲  



جوانه می زنیم

آزاد نویس ها ۰ Comment »

دست هایمان را به هم دادیم و باران شد

باران شد، باران شد،

آفتاب شد، آفتاب شد

جوانه زدیم

مثل همین سبزه عید کنار پنجره!

۲

اسفند ۱۸م, ۱۳۹۲  



چاه ۲

شعرنویس ها ۰ Comment »

دلش یک چاه می‌خواست پر از حرفش کند

.

.

.

حالا دلش یک چاه می‌خواهد پر از حرفش کند

 

0

اسفند ۱۸م, ۱۳۹۲  



خوش خیالی

آزاد نویس ها ۰ Comment »

لحظه‌ها را باور می‌کنم و مدتهاست به این خوش خیالی سر می‌کنم

و حال  به این می‌اندیشم که چقدر

بین آنچه که می‌بینم و آنچه که هست. فاصله هست!

۱

اسفند ۱۸م, ۱۳۹۲  



زیر گلویم تیر می کشد…

آزاد نویس ها ۰ Comment »

چندبار آمدم بنویسم.حالم خراب شد. گریه ام گرفت. چندبار آمدم بنویسم. بغضم امان نداد و صدا در گلو شکست.

چندبار آمدم بنویسم نشد.

اینجا نشسته ام. لنگم را انداخته ام روی لنگ دیگرم. سبزه گذاشته ام. به فکر هفت سین سال جدیدم. به فکر آنکه عید چه بپوشم و چقدر عیدی بگیرم. به فکر شستن پرده ها، خانه تکانی به فکر…

حواسم پرت می شود. بند دلم پاره می شود. اشک روی صورتم را می گیرد. گلویم درد می گیرد.

دیشب خواب بد دیدم. تمام بدنم لرزید. وقتی بیدار شدم صورتم خیس بود. خوابهای بد امان آدم را می برد. خوابهای بد جگر آدم را پاره پاره می کند. خواب بد خیلی بد است.

دلم اینجا نیست رفته است جای دیگری. دارم فکر می کنم خواب پریشانم کرد. بیدار که شدم همه چیز خوب بود. همسر برایم آب آورد صدقه گذاشت.

دارم فکر می کنم کودکان سوری را چه کسی از این کابوس بیداری خواب خواهد کرد. دارم فکر می کنم کودکان سوری خواب مرا چگونه واقعی می بینند؟ دارم فکر می کنم خواب کودکان سوری چه شکلی

دارم فکر می کنم به پدرم، مادرم،همسرم، خانواده ام

دارم فکر می کنم به سرهای بریده پدر و مادرهای سوری

دارم فکر می کنم به عروسک کودکیم که سرش جدا شد و به تمام عروسکهایی که وقتی سرشان جدا می شد. گریه ام می گرفت

دارم فکر می کنم به سرهای بریده دخترکان سوری با پیراهن های آبی و جوراب شلواری های خونی

زیر گلویم تیر می کشد…

 

9

اسفند ۱۷م, ۱۳۹۲  



گلو درد

آزاد نویس ها ۳ Comments »

اسفند شد

انگار یک شعر نگفته توی گلویم راه نفسم را بسته است.

قافیه می‌خواهم بیرون بریزم

خلاص شوم

راه گلویم آزاد شود

۴

اسفند ۲م, ۱۳۹۲  



  • زل می‌زند توی چشم‌هایم…

  • سردر وبلاگ

    باران می بارید
    و من!
    خیس می شدم
    شعرهایم خیس می شد
    احساسم خیس می شد
    نگاهم خیس می شد
    نگاه خیسم
    خیره به عابران چتر به دست شهر
    این حرفهای خیس را گفت:
    چترهایت را ببند.
    باران دلش می گیرد...

  • قیصر نوشت

    تو را به راستی
    تو را به رستخیز
    مرا خراب کن...

  • آخرین دیدگاه‌ها

    • فرناز در لعنت به تو ای آبان ماه!
    • عطیه همتی در نشانی
    • می نویسم از خودم در نشانی
    • عطیه همتی در معجزه
    • عطیه همتی در نشانی
  • دوستان سر به راه

    • مجتبی آذری
    • نرگس فتحی
  • دوستان سر به زیر

    • استحاله در زمان
    • به من بگو الهام
    • خورشید بانو
    • درد حرف نیست، درد نام دیگر من است
    • عنبرافشان
    • یه جمع دوستانه
  • هم مدرسه ای ها

    • جاودانگی
  • دسته‌ها

    • آزاد نویس ها
    • بهشت نویس ها
    • خواب نویس ها
    • شعرنویس ها
    • طنز نویس ها
    • علوی نویس ها
    • قیصرنویس ها
    • وصیت نویس‌ ها
  • آرشیو

    • مرداد ۱۳۹۶ (۵)
    • بهمن ۱۳۹۵ (۱)
    • شهریور ۱۳۹۵ (۳)
    • تیر ۱۳۹۵ (۱)
    • اسفند ۱۳۹۴ (۱)
    • دی ۱۳۹۴ (۲)
    • آذر ۱۳۹۴ (۲)
    • آبان ۱۳۹۴ (۲)
    • مهر ۱۳۹۴ (۳)
    • شهریور ۱۳۹۴ (۱)
    • تیر ۱۳۹۴ (۶)
    • خرداد ۱۳۹۴ (۲)
    • اردیبهشت ۱۳۹۴ (۵)
    • فروردین ۱۳۹۴ (۱)
    • اسفند ۱۳۹۳ (۱)
    • بهمن ۱۳۹۳ (۵)
    • دی ۱۳۹۳ (۵)
    • آبان ۱۳۹۳ (۳)
    • مهر ۱۳۹۳ (۱)
    • شهریور ۱۳۹۳ (۶)
    • مرداد ۱۳۹۳ (۲)
    • تیر ۱۳۹۳ (۵)
    • خرداد ۱۳۹۳ (۲)
    • اردیبهشت ۱۳۹۳ (۲)
    • فروردین ۱۳۹۳ (۴)
    • اسفند ۱۳۹۲ (۹)
    • بهمن ۱۳۹۲ (۲)
    • دی ۱۳۹۲ (۳)
    • آذر ۱۳۹۲ (۵)
    • آبان ۱۳۹۲ (۲)
    • مهر ۱۳۹۲ (۵)
    • شهریور ۱۳۹۲ (۳)
    • مرداد ۱۳۹۲ (۴)
    • تیر ۱۳۹۲ (۸)
    • خرداد ۱۳۹۲ (۲)
    • اردیبهشت ۱۳۹۲ (۵)
    • فروردین ۱۳۹۲ (۲)
    • اسفند ۱۳۹۱ (۸)
    • بهمن ۱۳۹۱ (۴)
    • دی ۱۳۹۱ (۳)
    • آذر ۱۳۹۱ (۶)
    • آبان ۱۳۹۱ (۳)
    • مهر ۱۳۹۱ (۳)
    • شهریور ۱۳۹۱ (۴)
    • مرداد ۱۳۹۱ (۱۰)
    • تیر ۱۳۹۱ (۱۱)
    • خرداد ۱۳۹۱ (۵)
    • اردیبهشت ۱۳۹۱ (۱۳)
    • فروردین ۱۳۹۱ (۱۶)
    • اسفند ۱۳۹۰ (۲۶)
    • بهمن ۱۳۹۰ (۲۰)
    • دی ۱۳۹۰ (۱۴)
    • آذر ۱۳۹۰ (۱۷)
    • آبان ۱۳۹۰ (۸)
    • مهر ۱۳۹۰ (۴)
    • شهریور ۱۳۹۰ (۶)
    • مرداد ۱۳۹۰ (۸)
    • تیر ۱۳۹۰ (۷)
    • خرداد ۱۳۹۰ (۱۲)
    • اردیبهشت ۱۳۹۰ (۲)
    • فروردین ۱۳۹۰ (۴)
    • اسفند ۱۳۸۹ (۱)
    • بهمن ۱۳۸۹ (۷)
    • دی ۱۳۸۹ (۱)
    • آذر ۱۳۸۹ (۱)
    • مهر ۱۳۸۹ (۱)
    • شهریور ۱۳۸۹ (۱)
    • مرداد ۱۳۸۹ (۴)
    • تیر ۱۳۸۹ (۱)
    • خرداد ۱۳۸۹ (۱)


آخرين عناوين سايت :

  • مسافر ۵
  • مسافر ۴
  • مسافر ۳
  • مسافر ۲
  • مسافر ۱
  • معجزه
  • عدالت
  • روی ماه تو
  • روی ماه تو
  • خریدارم باش
درباره ي ما

مطلبي در مورد خود و يا قرار دادن پلاگين و يا هر چيزي در اين قسمت

Copyright © 2018 چترهای بسته:: تمامي حقوق براي اين سايت محفوظ است XHTML CSS فارسي شده توسط ايران گت